تازه میخواستم بگم:
ای ابرِ دلگرفتهی بیآسمان، بیا!
بارانِ بیملاحضهی ناگهان، بیا!
که شکوفهها رو دیدم! حالا چند وقتی از دراومدن اون شکوفههای سفید میگذره، و برف اومد! تند و بیوقفه. اولین برف امسال، و شاید. آخرین؟
پِینوشت: میخوام باور کنم که برف صبح یه ربطی به اینکه امروز هفت اسفنده داره.
پِینوشت2: شدیدا به متولدین این روز حسودیم شد :" میشه تولد منم برف بیاد؟ یا بارون حداقل :""
پِینوشت3: روز پدر مبارک، عیدتون نیز :))
پِینوشت4: جدیدا خبری نداشتم ازشون، ولی میشه لطفا واسه پدر
ریحانه دعا کنید؟ به هر نحوی که در مرامتون هست :)
پِینوشت5: اون شعرِ بالا از فاضل نظری بود.
درباره این سایت